سخن را با نام او آغاز میکنم که بهترین سرآغاز است...
سخن از هنجار است، هنجار. یعنی رفتاری اجتماعی که از یک گروه و اجتماع خاص، به صورتی ویژه و البته به دفعات و کرّات، سر میزند و رخ میدهد. طبعاً اگر نیک بنگریم، این نوع رفتار با خصوصیاتی که ذکر شد، بیانگر و شناسایِ هویت یک اجتماع است و برخاسته از نظامات فکری و ارزشیِ آن اجتماع میباشد. آنچه که گذشت، مقدمهٔ اول از درنگ ما بود.
مقدمهٔ دوم چنین است که به اجتماعی که حول محور یک مکتب و گفتمان، و مجموعهای از مناسک و هنجارهایِ مکتبی و برخاسته از مکتب، شکل گرفته باشد و این مکتب و مناسک مربوط به آن، در میان اجتماعِ مذکور، تقدّس یا چیزی شبیه به تقدّس داشته باشند، «امّت» میگویند. مثلاً «امّت اسلام»، «امّت یهود»، «امّت مسیح» و ...؛ به بیان ساده، به اجتماع حول مکتب و گفتمان، مناسک و هنجارهایِ مکتبی، «امّت» میگویند.
با توجه به آنچه ذکر شد، روشن است که هر امّتی دارای مجموعهای از مناسک و هنجارهای شاخص هست که این مناسک و هنجارها هویت و شناسنامهٔ آن امّت هستند.
به طور مثال اگر قرآن را ملاحظه کنید، از جملهٔ پر تکرارترین هنجارهای هویتی برای معرفی «امّت اسلام»، هنجارهای ذیل هستند :
۱- اقامهٔ صلاة(برپایی نماز)
۲- ایتاء زکاة(پرداخت حقوق مالی شرعی به نیازمندانِ مربوطه)
۳- امر به معروف و نهی از منکر
به طور مثال، در قرآن ذکر شده :
الَّذِینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَ آتَوُا الزَّکَاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنکَرِ وَ لِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ (حج/۴۱)
ترجمه : (مؤمنان)کسانی هستند که اگر آنها را در زمین حکمفرما کنیم، نماز را بهپامیدارند و زکات را میپردازند و امر به معروف و نهی از منکر میکنند. و سرانجامِ کارها از آنِ خداست.
از طرف دیگر، امّتهای دیگر مانند «امّت یهود» نیز یک سری هنجارهای رفتاری مشخص دارند، از جمله اینکه به تعطیلی و تقدیس روز شنبه شناخته میشوند. این مطلب در قرآن کریم نیز ذکر شده است. مثلاً در قرآن کریم آمده:
وَ اسْأَلْهُمْ عَنِ الْقَرْیَةِ الَّتِی کَانَتْ حَاضِرَةَ الْبَحْرِ إِذْ یَعْدُونَ فِی السَّبْتِ إِذْ تَأْتِیهِمْ حِیتَانُهُمْ یَوْمَ سَبْتِهِمْ شُرَّعًا وَ یَوْمَ لَا یَسْبِتُونَ لَا تَأْتِیهِمْ کَذَٰلِکَ نَبْلُوهُمْ بِمَا کَانُوا یَفْسُقُونَ (اعراف/۱۶۳)
این در حالی است که اسلام روز جمعه را برای عبادت برگزیده و تقدیس کرده است و به آن جنبهٔ هنجاری و مناسکی در «امّت اسلام» داده و در قرآن یک سورهٔ اختصاصی برای آن نازل شده است. همچنین در روایات هم فضیلت فراوانی برای این روز در نظر گرفته شده. مثلاً از رسول خدا(صلّی الله علیه و آله) نقل شده که فرمود : إِنَّ یَوْمَ اَلْجُمُعَةِ سَیِّدُ اَلْأَیَّامِ(الکافی ط دارالکتب، ج۳، ص۴۱۴)
ترجمه : همانا روز جمعه، سَروَر روزهاست.
همچنین از امام صادق(علیه السلام) نقل شده که فرمود : إِنَّ اَللَّهَ اِخْتَارَ مِنْ کُلِّ شَیْءٍ شَیْئاً فَاخْتَارَ مِنَ اَلْأَیَّامِ یَوْمَ اَلْجُمُعَةِ.(الکافی ط دارالکتب، ج۳، ص۴۱۳)
ترجمه : خدای متعال از میان (مصادیق) هر چیزی، چیزی را برگزید (و به آن ارزش داد)، پس او از میان روزهای (هفته) جمعه را برگزید (و آن را ارج نهاد).
با بیان این امور، دانستن این نکته بایسته است که هنجارها، برخاسته از گفتمانها و مکتبها هستند. یعنی همانطور که مکتبها و گفتمانها با خصوصیات مکتبی و ایدئولوژیک خودشان، بین یکدیگر مرزبندی ایجاد میکنند، هنجارها هم که برخاسته از همان مکتبها و گفتمانها هستند و در واقع ادامهٔ مکتبها و گفتمانها در عرصهٔ عملِ اجتماعی هستند، دارای خصوصیت مرزبندی هستند. یعنی از تداخل در همدیگر اجتناب دارند. و اگر روزی هنجارها از حریم خودشان تعدّی کنند و به حریم هنجاریِ مکتبها وگفتمانهای دیگر تجاوز کنند، در واقع شاهد یک نزاع گفتمانی و مکتبی خواهیم بود و در این معرکه هر هنجاری، به هر میزان که غلبه پیدا کند، در واقع مکتب و گفتمانِ مبنایی خود را به همراه سایر هنجارها و مناسک تابعِ خود، به همان میزان غلبه و نفوذ داده است. با این بیان، تداخل و در واقع «تجاوز هنجاری» برای یک امّت چیز مطلوبی نیست و موجب فروپاشی مکتب و گفتمانِ مورد «تجاوزِ هنجاری»، میشود. و نتیجهٔ این فروپاشی گفتمانی، فروپاشی امّت خواهد بود. چون همان طور که گفته شد، امّتها حول مکتبها و گفتمانها شکل میگیرند.
در خصوص تعطیلیِ روز شنبه، ما با خطری که آن را «تجاوز هنجاری» مینامم، روبهرو هستیم. یعنی ماجرا به یک تعطیلی ساده ختم نمیشود و ما در معرض خطر یک «انقلاب و استحالهٔ فرهنگی» قرار میگیریم و عاقبت این کار اصلاً روشن نیست. به طور مثال، از کجا معلوم که نتیجهٔ این کار به تعطیلی شنبه ختم شود و طرفداران این کار به این موضوع قناعت کنند و بحث تعطیلی یکشنبه و تطابق هفته مطابق تقویم جهانی را پیش نکشند و نتیجتاً جمعه(که روز عبادیِ هفته در اسلام است) را هم تبدیل به روز کاری نکنند؟ و باید نیک بدانیم که این قبیل تحولات هنجاری، محدود به جابهجایی زمان تعطیلات هفتگی نیستند و کل سبک زندگی جامعه را تحت الشعاع قرار میدهند. و نیز باید بدانیم که شیطان نقشهٔ خود را گام به گام و با رعایت اصل مهم تدریج، به پیروزی میرساند، کما اینکه خدای متعال گفته : یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ ...(نور/٢١) ترجمه :ای کسانی که ایمان آوردهاید! از گامهای شیطان پیروی نکنید...
همچنین باید توجه داشت که این اقدام، یعنی تبیعت و اطاعت از نظام فرهنگی و هنجاری غرب. و تبعیت و اطاعت از اهلکتاب(یعنی یهود و مسیح) در کتاب خدا مذموم شمرده شده و خداوند نتیجهٔ آن را گمراه و مرتدّ شدن توسط اهلکتاب میداند :
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تُطِیعُوا فَرِیقًا مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ یَرُدُّوکُمْ بَعْدَ إِیمَانِکُمْ کَافِرِینَ (آلعمران/۱۰۰)
ترجمه :ای کسانی که ایمان آوردهاید!اگر گروهی از اهل کتاب را اطاعت کنید، شما را پس از اینکه ایمان آوردهاید، (از ایمان) به سمت کفر بازمیگردانند.
همچنین خدای متعال در آیهای دیگر نتیجهٔ اطاعت از کافران را عقبگرد و ارتجاع به دوران کفر، و خسران بیان میکند :
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تُطِیعُوا الَّذِینَ کَفَرُوا یَرُدُّوکُمْ عَلَىٰ أَعْقَابِکُمْ فَتَنقَلِبُوا خَاسِرِینَ(آلعمران/۱۴۹)
ترجمه :ای کسانی که ایمان آوردهاید! اگر از کسانی که کافر شدند اطاعت کنید، شما را به گذشتههایتان باز میگردانند و سپس زیانکار میشوید.
به خوبی روشن است که طبق مفاد دو آیه فوق، عاقبت تبعیت از کفار و اهلکتاب، فروپاشی گفتمانی و مکتبی است و این امر ما را به دوران ارزشهای پیش از اسلام بازمیگردانَد و به واسطهٔ فروپاشی مکتب و گفتمانِ اسلام، اجتماعِ حول اسلام یا همان «امّت اسلام» را نیز نابود میسازد.
همچنین دربارهٔ میزان مطلوب تعطیلی در ایام هفته، آنچه که مدّ نظر اسلام است، صرفاً تعطیلی روز جمعه است و نه بیشتر. بلکه اسلام کار و کوشش در عصر جمعه را نیز مورد امر خود قرار داده(البته طبعاً این امر به معنای وجوب نیست، بلکه ظاهراً حاکی از استحباب و مطلوبیت است) و مردم را به کار و تلاش پیوسته و انجام وظایف فردی و جمعی خود، ترغیب کرده. لذا خدای متعال در قرآن کریم میفرماید :
فَإِذَا قُضِیَتِ الصَّلَاةُ فَانتَشِرُوا فِی الْأَرْضِ وَ ابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَ اذْکُرُوا اللَّهَ کَثِیرًا لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ(جمعه/۱۰)
ترجمه : آنگاه که نماز(جمعه) تمام شد، در زمین پراکنده شوید و از فضل خداوند بجویید و خداوند را بسیار یاد کنید، باشد که رستگار شوید.
همچنین باید توجه داشت که مشکلات و مسائل اقتصادی کشور، فراتر از آن است که با اقدامیسطحی و غیرمؤثر مانند تعطیلی شنبه، حل و فصل شوند. بلکه وجههٔ همّت دولت و ملت، باید معطوف به حل مسائلی چون ایجاد و توسعهٔ مشاغل جدید و روزآمد وحیاتی و اقدامات زمینهساز در افزایش کیفیت و تیراژ تولیدات داخلی و زمینهسازی تعامل با بازارهای همسو مانند بازار کشورهای مسلمان و... شود. لذا اگر واقعاً تعطیلی شنبه امری مؤثر و کارآمد نیز باشد، به نظر میرسد که در اولویت و اهمیت نباشد و صرفاً برای غافل شدن ما از امور مهمتر، توسط رسانهها و برخی چهرهها، برجسته شده باشد.
حاصل کلام اینکه، اولاً پذیرش تعطیلی شنبه به واسطهٔ اینکه هنجار شاخص و شناسایِ «امّت یهود» است، به معنای پذیرش یک تهاجم و تجاوز هنجاری و در واقع مکتبی و گفتمانی به «امّت اسلام» است و خطرات و تأثیرات گسترده و قابل توجهی برای نظام هنجاری و گفتمانی ما دارد و به یک تعطیلی ساده ختم نشده و سبک زندگی ایرانی-اسلامیرا تحتالشعاع قرار میدهد؛ همچنین معلوم نیست ماجرا به تعطیلی این روز ختم شود و عاملان این امر پا را فراتر از این نگذارند. ثانیاً روز عبادی و مقدّس در اسلام که مسلمین در آن روز دست از کار کشیده و آن روز را تعطیل میکنند، صرفاً جمعه است و در همان جمعه نیز، اسلام از امّت خواسته که پس از نماز جمعه، فارغ نباشند و به انجام وظایف خود مشغول شوند. لذا تعطیلی شنبه و همچنین تعطیلیِ زیاد، مطلوب اسلام نیست. همچنین به نظر میرسد که حتیٰ اگر این اقدام را مؤثر و راهگشا در عرصهٔ اقتصادی بدانیم، نباید به آن ضریب اولویت و اهمیت بدهیم. چرا که اموری مبناییتر و راهبردیتر در اقتصاد ما مغفول ماندهاند که باید وجههٔ همّت خود را معطوف به آن امور کنیم.
برد لباسشویی چه انواعی دارد؟